خدمات OEM,ODM
عباراتی مانند OEM, EMS, CEM, ODMچه معنی دارند و چرا باید آنها را بدانید؟
نقش سازنده اصلی قطعات (OEM)، تامینکنندگان خدمات تولید قطعات الکترونیکی (EMS)، تولیدکنندگان قطعات الکترونیکی قراردادی (CEMs)، و تولیدکنندگان طراحی اصلی (ODMs)اغلب اشتباه گرفته میشوند.
این وضعیت تا حدودی به دلیل حجم قابل توجه همپوشانی فعالیتها اتفاق میافتد، و در نتیجه، این عبارات در بسیاری از موارد به درستی استفاده نمیشوند. در تلاشی برای شفافیت موضوع، در اینجا تعاریف مورد قبول عمومی برای هر عبارت ارائه میشود.
علاوه بر این، نگاهی به برخی تفاوتهای کاربردی بین سازندگان اصلی قطعات و تامینکنندگان خدمات تولید قطعات الکترونیکی که ممکن است بخواهند مونتاژ را برونسپاری کنند، میاندازیم.
OEMچیست؟
سازنده اصلی قطعات (OEM)اصطلاحی است که به اشتباه به چندین روش استفاده میشود. آنها ممکن است محصولات “turnkey”(کلید در دست) را به طور کامل یا فقط برخی زیر-سیستمها یا قطعات را به بازار عرضه کنند. در مثال بعدی، یک OEMقطعات یا زیرسیستمهایی را عرضه میکند که توسط یک شرکت دیگر به عنوان بخشی از محصولات آنها دوباره به فروش میرسد. به طور معمول، مدلهای کسب و کار شرکت OEMبر نوآوری و توسعهی محصول تمرکز دارند. آنها خودشان بیشتر محصولات را طراحی میکنند و نسبت به آنها «حق» یا مالکیت معنوی (IP)دارند. شرکتهای OEMبه میزان زیادی همه یا بخشی از ساخت محصولاتشان را برونسپاری میکنند، بنابراین، میتوان استدلال نمود که ‘’M’’یا سازنده در “OCM’’تا حدودی منسوخ شده است.
تامینکننده خدمات تولید قطعات الکترونیکی (EMS)چیست؟
تامینکننده EMSاکنون اصطلاحی عمومی برای شرکت سازندهی قراردادی در حوزهی الکترونیک است که نه تنها محصولات را برای OEMsمیسازد، بلکه با طیف گستردهای از خدمات ارزش افزوده، مانند: پشتیبانی در طراحی، طراحی برای ساخت، مدیریت زنجیره تأمین، پیکربندی طبق سفارش، لجستیک های برون سو یا خروجی (outbound logistics)و تعمیر اجزاء، کمک و مساعدتهای لازم را انجام میدهد.
در واقع، شرکتهای EMSمیتوانند در به اصطلاح محیط ردیف یک (Tier 1)که در نوع خود کسب و کارهای میلیون دلاری هستند، شرکتهای عظیمی باشند. بنابراین جای تعجب نیست که آنها برخی از معروف ترین محصولات جهان را تولید میکنند. به عنوان مثال، اعتقاد بر این است که ایکسباکس مایکروسافت، آیفون اپل، پرینترهای HP، روترهای سیسکو و انواع مختلفی از محصولات از شرکتهایی مانند سونی و Nintendoهمگی توسط شرکتهایی Tier 1 EMSساخته میشوند.
در حالیکه این تامینکنندگان اغلب در فهرست 10 شرکت برتر قرار دارند (Top 10)، اما در تولید محصولات با حجم بالا، محصولات با پیچیدگی کم تخصص دارند و در نتیجه، تقاضای سطح هزینهای چند میلیون پوندی دارند – به همین دلیل است که بسیاری از قطعات الکترونیکی مصرفی جهان از کارخانههای آنها ارسال میشوند.
با اینحال، برای OEMsکه طراحی و فروش محصولات اغلب پیچیده در حجم کم تا متوسط را انجام میدهند، و در بخشهایی جدا از لوازم الکترونیکی مصرفی فعالیت میکنند، تأمین کنندگان ردیف 1 ممکن است برای آنها انتخاب مناسبی نباشد. در عوض، شرکتهای OEMترغیب شدند تا نمایی دیگر از افق EMSرا برای یافتن مناسبترین تامینکننده برای مدل کسب و کار و دامنه محصولات خود انتخاب کنند.
راهنمای اجرایی ما را در زمینه برونسپاری دانلود کنید تا بدانید چگونه تامینکننده EMSمی تواند عملکرد تولیدی شما را تغییر دهد.
تولیدکنندگان قطعات الکترونیکی قراردادی (CEMs)چیست؟
CEMsشرکتهایی هستند که طی قراردادی محصولات را برای سایر شرکتها تهیه میکنند. آنها معمولاً مسئولیت تولید را به طور کامل یا جزئی برای OEMsدر بخشهایی مانند صنعتی، دفاعی، نفت و گاز، آزمایش و اندازه گیری، محاسبات، ابزار دقیق، ارتباطات و حمل و نقل بر عهده میگیرند.
هزاران محصول مختلف هر هفته توسط سازندگان قراردادی (پیمانکاری) تولید میشود، که معمولاً دارای برند OEMهستند و سپس توسط OEMبه مشتریان خود فروخته میشوند.
تولیدکنندگان طراحی اصلی (ODMs)چیست؟
برای تکمیل، یا احتمالاً گیج شدن بیشتر، عبارت ODMنیز وجود دارد. یک ODMشبیه تولیدکنندهی قراردادی قطعات الکترونیکی است، اما آنها معمولاً مالکیت معنوی (IP)خود را برای محصولات خودشان دارند، در حالی که تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی قراردادیِ دائمی از طرحها و IPمشتریان استفاده میکنند. علاوه بر این، شرکتهای CEMاغلب طیف گستردهای از محصولات را در بازارهای مختلف تولید میکنند، اما شرکتهای ODMمعمولاً در تعداد کمی از انواع خاصی از محصولات تخصص دارند.
مقایسه OEMبا تامینکننده EMS
بنابراین چرا برخی از شرکتهای موفق جهان تصمیم میگیرند که از تولیدات خود را برونسپاری کنند؟ بدیهی است به دلیل عدم وجود مهارتهای لازم یا منابع مالی نمیباشد. معمول است که شرکتهایی که دارای منابع فنی و مهندسی گستردهای هستند، برای تولید محصولاتشان، اقدام به برونسپاری میکنند. به عنوان مثال، اپل را در نظر بگیرید. بر طبق گزارشات، در پایان آوریل 2005 باارزشترین شرکت جهان بود، قابلیتهای طراحی محصولات آنها در نوع خود بهترین است، با اینحال، آنها هنوز هم برونسپاری تولیدات خود را انتخاب میکنند. اگر جدیدترین آیفون آنها را بررسی کنیم، و به سیستم مبتنی بر چیپ آنها A9 system-on-a-chip (SoC)آنها فکر کنیم، که برای کار بهینه با iOSطراحی شده است، و همینطور، پردازندههای سیگنال تصویری آنها (IPS)که با دوربین iSightکار میکند (دومی به اندازهای کوچک شده تا بتواند در شاسی یک تکه یا unibodyآلومینیومی قرار بگیرد)، مشخص میشود که اپل به عنوان کسب و کار طراحی – محور به کارش ادامه میدهد.
بنابراین، چرا آنها محصولاتشان را نمیسازند؟ زیرا آنها از همان ابتدا تشخیص دادند که فرآیند تولی آن چیزی نیست که بتوانند به بهترین نحو آن را انجام دهند؛ و کسانی در اطراف آنها هستند که تجهیزات بهتری دارند و مقرون به صرفهتر تولید میکنند.
تمرکز اصلی
در حالی که این یک نمونه کلاسیک (با پروفایل بالا، حجم بالا) است، در موارد کاملاً متفاوت با حجم کم تا متوسط، و پیچیدگی توسط تا بالا، همان اصل رعایت میشود – همه چیز به تمرکز اصلی باز میگردد. این تفاوت در تمرکز اصلی است که منجر به تفاوتهای کلیدی بین تامینکنندگان OEMsو EMSمیشود و میتواند شامل موارد زیر باشد:
- انتخاب تجهیزات مونتاژ –شرکتهای OEMاعلب دارای تجهیزات نصب سطحی هستند که زمان راهاندازی(set up)آنها طولانیتر است، اما سریعتر تولید میکنند. آنها همچنین ممکن است برای هر محصول در محدوده خود سلولهای ساخت و خطوط تولید اختصاص دهند. از طریف دیگر، شرکتهای EMSباید چابکی بیشتری داشته باشند. آنها سرمایهگذاری در تجهیزاتی را انتخاب میکنند که از تغییر و تبدیل و برنامهنویسی سریعتر پشتیبانی کنند، که اینکار به آنها انعطافپذیری بیشتری میدهد، اما ممکن است تولید با سرعت کمتری انجام شود.
- فرآیند معرفی محصول جدید (NPI)–شرکت OEMمحصولات خودشان را طراحی میکنند و بنابراین، سبد یا پورتفوی ثابتی از محصولات برای فروش در اختیار دارند. در نتیجه، فراوانی محصولات ورودی به بازار از سوی آنها معمولاً کم است. اگر آنها در حال ساخت محصولاتی در شرکت خودشان باشند، دیگر نیازی ندارند اسناد ساخت آن را با تامینکننده شخص ثالث در میان بگذارند. این مورد را با CEMمقایسه کنید که با طیف گستردهای از شرکتهای OEMدر کلیه بازارها همکاری میکند. اغلب از آنها خواسته میشود تا محصولات «جدید» را به مشتریانشان تحویل دهند. در نتیجه، فرایند NPIبرای شرکتهای CEMباید بسیار دقیقتر و قویتر باشد، زیرا حجم دادههایی که آنها مدیریت میکنند، و تکمیل آنها بین هر مشتری و محصول مختلفی که تولید میکنند، بسیار متفاوت خواهد بود.
- تخصص زنجیره تامین –شرکتهای EMSمعمولاً برای مشتریان مختلف محصولات مختلف تولید میکنند، در نتیجه، به زنجیره تامین بسیار گستردهتر و جهاتیتری نیاز دارد.
- تخصص در طراحی تست – به همین ترتیب، انواع مونتاژهای PCBو مونتاژ سایر محصولات‘’box build’’وجود دارد که شرکتهای EMSباید برای آنها راهحلهای تست ارائه دهند، و این بدان معنی است که آنها اغلب تجربهی بیشتری از مهندسان OEMدارند.
بنابراین، شرکتهای OEMو EMSتفاوتهایی در اولویتها، مهارتهای اصلی، و سطح استفاده از منابع تولیدی خود دارند. در نتیجه، مدت زمان لازم برای یک OEMجهت به دست آوردن و جبران این سرمایهها بسیار طولانیتر است.
شرکتهای OEMکه تولید محصولاتشان را برونسپاری میکنند باید از این واقعیت اطمینان داشته باشند که شرکتهای EMSوجود دارند که از عهدهی همه کارهایی را که OEMمیتواند انجام دهد، برآیند، اما به دلیل طیف گسترده محصولات و بازارهایی که باید خدماترسان کنند، و تخصص و تجربهای که به دست آوردهاند، میتوانند عملکرد بهتر، منظمتر و کارآمدتری داشته باشند. این وسعت تجربه میتواند به ارزش حق یا مالکیت معنوی در کل کسب و کار OEMبیفزاید، و سود بیشتری نصیب آنان کند.